ناتورالیسم در مُد فرانسه

ناتورالیسم از نظر فلسفی به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی نظیری داشته باشد گفته می شود. از جهت ادبی تقلید مو به مو و دقیق از طبیعت را ناتورالیسم گویند اما جالب است بدانید که ناتورالیسم نه به شکلی که در ادبیات و فلسفه ظهور کرد بلکه به شکلی متفاوت و با گرایش به ساده گرایی در مُد قرن هجدهم نیز وارد شد. از ۱۷۸۰ به بعد، ناتورالیسم مُد فرانسوی را به تسخیر خود در آورد و به واسطه طرد تکلف و تصنع و افراط بیهوده و حمایت از سادگی، راحتی و کارآمدی تمایزش را نشان داد. ناتورالیسم آشکارسازی احساس خشم برانگیخته نسبت به حکومت پادشاهی فرانسه بود.

گرچه در روند دوره روکوکو (از حدود ۱۷۲۰ به بعد) مُد شکلی پیراسته تر، با نشاط تر و برازنده تر از پیش به خود گرفت، اما همچنان نشان از تصنع و تظاهرداشت. انبوه روبان، تور، پاپیون و پارچه های ابریشمی خِش خِشی، و به زبان فنی ابریشم مصنوعی و کاربرد پودر، کلاه گیس و لوازم آرایشی (مخصوص هر دو جنس) به منظور آفرینش مُدی با یکدیگر تلفیق می شدند که بیش از آنکه مرهون “مامِ طبیعت” باشد، مدیون ابتکارات فنی و مهارت های تکنیکی بود. هرچند، از سال های دهه ۱۷۷۰ به بعد خودنمایی و جلوه فروشی مربوط به دوره روکوکو تنها به مراسم رسمی و تشریفاتی اختصاص یافت و مُد، بازگشت به طبیعت، آسایش و سادگی را تجربه کرد.

شماری از پیشرفت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روندِ گذار به سبک غیر رسمی را شتاب بخشید. رد چهارچوب ها و آداب و رسوم تحمیلی، چنان که ژان ژاک روسو آن را باب کرد، با بیزاری و ضدیتی که نسبت به اشرافیت مرفه بی درد به خروش آمده بود،هم نوا شد. ساده سازی پوشش، شکل نمادین در ساختار طبقاتی موجود و نابرابری تحمیلی بود. علاوه بر این، زنان فرانسوی بی خبر از شورش خودشان در آینده ای نزدیک، سبک هایی انقلابی اختیار کردند که زنان آمریکایی در جریان انقلاب خود(جنگ استقلال ۱۷۷۵-۸۲) به تن می کردند.

به علاوه، شیفتگی انگلیس مآبانه (دل مشغولی فرانسوی نسبت به هرآنچه انگلیسی بود) با این تلقی که انگلستان سرزمین آزادی است، رواج یافت. از ۱۷۷۸، زنان برای مناسبت های رسمی پیراهن انگلیسی به تن می کردند که در مقایسه با پیراهن فرانسوی با آن فرم بیضی و قالب شق و رقش، تن خوری بهتر و تزیینات، رزق و برق و سنگینی کمتری داشت.

با تغییر و اصلاح جزیی لباس هایی که انگلیسی ها هنگام مشغولیت های سنتی بیرون از خانه به تن می کردند، آنها را به عنوان پوشش روزمره و متداول خود اختیار کردند. ردنگوت پیراهنی بود که آن را از کت انگلیسی مخصوص اسب سواری الگوبرداری کرده بودند. این لباس سواری متشکل بود از یقه ای برگردان، آستین های بلند هم اندازه ای که به تنه اصلی می چسبیدند و دامنی چین دار، برای مردان، انگلیس مآبی در انتخاب کت ها، چکمه ها و کلاه های راحت و کارآمدی معنا می یافت که براساس طرح لباس سوارکاری و طرد زینت آلات، کلاه گیس ها و جوراب های ساق بلندِ ابریشمی الگوبرداری شده بودند.

نجیب زادگان و اشراف انگلیسی، که با اهداف آموزشی، سفر دور و دراز “گردشگری بزرگ” را در پیش گرفتند، به اشاعه بسیاری از سبک های پوشش انگلیسی در سرتاسر اروپا یاری رساندند. طرح های ساده، کارآمد و اسپورت کت های فراک مردانه و کت های زنانه مخصوص سوارکاری، کاملا در تضاد با جامعه های بی نهایت مزین و آراسته ای که همان دوران در اروپا به تن می کردند، قرار دارد. به بیان دیگر آنها بر پسندها و مُدهای محلی تاثیری مشهود داشتند.

سبک های لباس های درباری، انگار که با هدف تاکید نهادن بر ابتذال و زشتیِ به رخ کشیدن مقام و جایگاه اجتماعی از طریق لباس های گران قیمت و پرتجمل، به طرز اغراق آمیزی تجملی تر و نمایشی تر شد. مثلا انواع مدل موی زنان چنان هیبتی یافت که عظمت انواع کشتی های اسپانیایی با بادبان های برافراشته، ارابه ها و مناظر روستایی در برابرشان هیچ می نمود و  چه بسا شبیه خمیردانی بود که قابلیتش را داشت تا انواع حشرات موذی آنها را به دام اندازد.

برگرفته از: گرایش های طراحی لباس، مایر مکنزی، ترجمه آیدا تدین، انتشارات آبان